تصمیمگیری دربارهی یک سیستم برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) مناسب، بهویژه میان دو گزینه نرمافزار SAP(سپ) و نرمافزار Odoo (اودو)، میتواند چالشی سرنوشتساز برای هر مدیر باشد. SAP به عنوان یکی از پیشگامان قدیمی ERP، اکنون در حدود ۴۸۰٬۰۰۰ شرکت در سراسر جهان بهکار گرفته میشود و در نتیجه، نامی آشنا و معتبر در میان سازمانهای بزرگ است. در سوی دیگر، Odoo یک پلتفرم متنباز نوآورانه است که با بیش از ۱۲ میلیون کاربر جهانی و دهها هزار ماژول توسعهیافته توسط جامعه کاربران، به سرعت محبوبیت یافته و به راهکاری انعطافپذیر برای انواع کسبوکارها بدل شده است .
هر یک از این دو نرمافزار نقاط قوت و ضعف خود را دارند و انتخاب بین آنها ساده نیست. در این مقاله از اودو گستر، با نگاهی تحلیلی و در عین حال بیطرفانه، مهمترین تفاوتهای SAP و Odoo را در زمینههایی نظیر
- قیمتگذاری
- عملکرد در صنایع مختلف
- رابط و تجربه کاربری
- قابلیت سفارشیسازی
- محبوبیت و جامعه کاربری
- مقیاسپذیری
- پشتیبانی و یکپارچگی فنی
بررسی میکنیم. هدف نهایی ارائهی تصویری شفاف است تا شما به عنوان مدیر یا یک مسئول بتوانید تصمیم آگاهانه بگیرید. هرچند همانطور که خواهید دید، کفه ترازو در بسیاری از جنبهها ظاهراً به نفع Odoo سنگینی میکند.
مقایسه قیمتگذاری
یکی از نخستین ملاحظات برای انتخاب ERP، هزینههای لایسنس و پیادهسازی آن است. در این زمینه، رویکرد سپ و اودو کاملاً متفاوت است.
Odoo یک نسخه رایگان تحت عنوان Odoo Community ارائه میدهد که کسبوکارهای کوچک میتوانند بدون پرداخت هزینه لایسنس از آن استفاده کنند. نسخهی پیشرفتهتر Odoo Enterprise نیز با مدل اشتراک ماهانه/سالانه عرضه میشود که به مراتب مقرونبهصرفهتر از SAP است. (به طور متوسط هزینهی Odoo Enterprise حدود ۱۹ تا ۲۹ دلار بهازای هر کاربر در ماه برآورد شده است، در حالی که SAP Business One نسخهی ERP SAP برای کسبوکارهای کوچکتر حدود ۱۴۹ دلار بهازای هر کاربر در ماه هزینه دارد که تقریباً ۵ برابر گرانتر از Odoo است.
بیشتر بخوانید:
این اختلاف قیمت برای شرکتهای کوچک و متوسط بسیار چشمگیر بوده و میتواند یکی از عوامل تعیینکننده باشد. به عنوان مثال، بر اساس گزارش رسمی وبسایت Odoo، هزینه سالانهی استفاده از Odoo برای ۵۰ کاربر در حدود ۷۵٬۰۰۰ دلار است، در حالی که همین تعداد کاربر در SAP Business One سالانه حدود ۲۸۲٬۰۰۰ دلار هزینه در بر دارد (همچنین پیادهسازی نسخههای بزرگتر SAP (مانند S/4HANA) مستلزم صرف هزینههای به مراتب بیشتری است و عملاً تنها سازمانهایی با بودجه بسیار بالا قادر به تأمین آن هستن .
نکته دیگر در خصوص مدل قیمتگذاری، انعطاف در شیوه پرداخت است. اشتراک اودو معمولاً به صورت ماهانه با امکان لغو یا تغییر نسبتاً آسان ارائه میشود و حتی نسخه آزمایشی رایگان نیز برای ارزیابی اولیه در دسترس است. در مقابل، قراردادهای SAP غالباً سالانه و بلندمدت بوده و برای شروع استفاده نیازمند تعهد مالی اولیه قابل توجهی است.
در مجموع، Odoo از منظر هزینهی نرمافزار و اجرای اولیه برای کسبوکارهای کوچک و متوسط بسیار اقتصادیتر ظاهر میشود. در حالی که SAP عمدتاً برای شرکتهایی با توان مالی بالا معنی پیدا میکند. البته هزینه نهایی هر دو سیستم وابسته به تعداد کاربران، ماژولهای مورد استفاده و هزینههای پیادهسازی و سفارشیسازی است که باید در برآورد کلی مدنظر قرار گیرد.
رابط کاربری و تجربه کاربری (UX/UI)
یکی از نقدهایی که همواره به سیستمهای سنتی ERP وارد میشود، پیچیدگی و دشوار بودن کار با آنها برای کاربران عادی است. SAP به عنوان یک ERP قدیمیتر، به داشتن رابط کاربری پیچیده و نیازمند آموزش شهرت دارد. محیط SAP (بهویژه در نسخههای کلاسیک مانند SAP ECC یا SAP Business One) دارای منوها و فرمهای متعدد است و کاربران جدید برای یافتن بخشهای مورد نظر و انجام عملیات، منحنی یادگیری نسبتاً بلندی را طی میکنند.
در مقابل، Odoo با رویکرد مدرن طراحی شده و کاربرپسندی را سرلوحه خود قرار داده است. رابط Odoo کاملاً تحت وب و سازگار با مرورگر است و از طراحی مینیمال بهره میبرد که کاربران با پیشینه فنی مختلف میتوانند به سادگی با آن کار کنند . راهبری آسان، قابلیت درگ-اند-دراپ (کشیدن و رها کردن) در بسیاری از فرمها و یکپارچگی محیط Odoo باعث شده که آموزش کارمندان برای کار با این سیستم سادهتر و سریعتر باشد.
تفاوت تجربه کاربری این دو نرمافزار در بررسیهای کاربران نیز منعکس شده است. بر اساس بازخوردهای جمعآوریشده در پلتفرم G2، Odoo از نظر سهولت استفاده امتیاز ۸٫۴ از ۱۰ را کسب کرده است، در حالی که این امتیاز برای SAP ECC تنها ۷٫۳ بوده است. همچنین کاربران گزارش کردهاند که راهاندازی اولیه Odoo نیازمند زمان و تلاش کمتری است (امتیاز ۷٫۶ در برابر ۶٫۷ برای SAP از دید سهولت پیادهسازی)، که این برای کسبوکارهایی که میخواهند سریعاً ERP خود را عملیاتی کنند یک مزیت کلیدی است. حتی در محیطهای تولیدی و انبار که کارگران ممکن است مهارت فنی بالایی نداشته باشند، سادگی رابط اودوو بسیار سودمند است.
در مقابل، در SAP برای انجام بسیاری از عملیاتها نیاز به جابهجایی بین چندین صفحه و فرم مختلف است که میتواند در محیطهای پرفشار (مانند کف کارگاه تولید) کار را کندتر و مستعد خطا کند . یکی از کاربران حرفهای در انجمن Reddit نیز تجربه خود را اینگونه بیان کرده است که SAP علیرغم امکانات گستردهاش، دارای «منحنی یادگیری بسیار تندی» است و استفاده از Odoo را برای کسبوکارهای کوچک و متوسط به مراتب آسانتر توصیف کرده است.
نکتهی دیگر، رابطهای موبایل و دسترسی از راه دور به سیستم است. Odoo دارای اپلیکیشن موبایل رسمی با رابط کاربری مدرن برای اندروید و iOS است و بسیاری از عملیات (از جمله فاکتورگیری، مدیریت وظایف و چک کردن گزارشها) را از طریق موبایل امکانپذیر میسازد. در یک ارزیابی مقایسهای، اپ موبایل Odoo امتیاز ۴ از ۵ و اپ SAP Business One امتیاز ۳ از ۵ را کسب کرده است که نشان میدهد در زمینهی تجربه کاربری موبایل نیز Odoo جلوتر است. در مجموع، اودوو به دلیل سادگی و مدرن بودن رابط کاربری، برای کارکنان خط مقدم و مدیران میانی راحتتر قابل استفاده است؛ در حالی که SAP اغلب برای بهرهگیری کامل به آموزش رسمی کاربران نیاز دارد و در کوتاهمدت ممکن است با مقاومت یا سردرگمی کاربران غیرمتخصص مواجه شود.
قابلیت سفارشیسازی و توسعهپذیری
یکی از پرسشهای کلیدی مدیران هنگام ارزیابی ERP، میزان انعطاف آن در مقابل فرآیندها و نیازهای خاص شرکت است. Odoo از ابتدا با نگرش متنباز (open-source) توسعه یافته و همین امر اساس انعطافپذیری بالای آن است. کد منبع Odoo در دسترس است و کسبوکارها و توسعهدهندگان میتوانند آزادانه ماژولهای موجود را ویرایش کرده یا ماژولهای جدیدی متناسب با نیازهای خود ایجاد کنند .(این سطح از سفارشیسازی باعث شده که Odoo به گزینه محبوبی برای شرکتهایی تبدیل شود که ERP را دقیقاً مطابق با فرایندهای خاص خود میخواهند (وجود بیش از ۴۴٬۰۰۰ اپلیکیشن و ماژول در فروشگاها اودو گواهی بر این انعطافپذیری است.
بسیاری از این ماژولها توسط جامعه کاربری فعال Odoo توسعه داده شده و طیف گستردهای از نیازهای محلی و صنعتی را پوشش میدهند. به عبارتی، اگر قابلیتی به صورت پیشفرض در Odoo نباشد، به احتمال زیاد یک افزونه آماده یا یک توسعهدهنده برای افزودن آن قابلیت در دسترس است.
در مقابل، SAP نیز امکان سفارشیسازی فرآیندها را فراهم میکند اما این کار معمولاً به مراتب پیچیدهتر و پرهزینهتر است. SAP یک نرمافزار بسته و اختصاصی است و هرگونه توسعه اضافی در آن میبایست از طریق ابزارها و زبانهای برنامهنویسی مخصوص SAP (مانند زبان ABAP) صورت گیرد. این به معنای نیاز به کارشناسان و برنامهنویسان با تجربهی خاص در اکوسیستم SAP است که هزینه استخدام یا برونسپاری آنها بالا است (.طبق یک تحلیل، برای درک ساختار و منطق سیستم SAP بهطور موثر معمولاً حداقل پنج سال تجربه تخصصی در آن لازم است. به علاوه، در پروژههای SAP افزودن ویژگیهای جدید یا تغییر فرآیندهای موجود اغلب مستلزم صرف زمان طولانی و عبور از مراحل رسمی (تحلیل، پیادهسازی توسط مشاوران SAP، آزمون و...) است. این موضوع در برابر انعطاف Odoo که میتوان تغییرات را سریعتر و توسط تیم داخلی IT (در صورت داشتن مهارت Python) انجام داد، قرار میگیرد.
مزیت دیگر Odoo در توسعهپذیری، زبان و چارچوب فنی مدرن آن است. Odoo با زبان پایتون و چارچوبهای متنباز توسعه یافته که امروزه بهوفور نیروی متخصص آنها یافت میشود. در مقابل، هسته SAP سالها بر پایه زبان اختصاصی ABAP و همچنین زبانهای کمتر رایجی مثل ++C توسعه مییافت که متخصصان محدودی دارد. این بدان معناست که یافتن یا آموزش توسعهدهنده برای Odoo بسیار آسانتر و اقتصادیتر از SAP است. به بیان یک کارشناس Odoo مانند یک بازی لگو است که به راحتی میتوان قطعات آن را جدا، تغییر یا اضافه کرد، در حالی که SAP بیشتر شبیه یک ماشین از پیشساخته است که تعمیر یا تغییر آن مهارت ویژهای طلب میکند.
البته باید تاکید کرد که SAP نیز برای سازمانهای بزرگ گزینههای گستردهای جهت توسعه ماژولهای اختصاصی ارائه میدهد و شرکتهای بسیار بزرگ اغلب تیمهای داخلی یا پیمانکاران معتبری برای این امر در اختیار دارند. اما برای یک شرکت متوسط که منابع محدودتری دارد، اجرای تغییرات در SAP ممکن است چالشی باشد در حالی که در Odoo با بهرهگیری از جامعه متنباز و تعداد زیاد توسعهدهندگان در دسترس، این کار بسیار روانتر پیش میرود.
به عنوان نکته آخر در این بخش Odoo از نظر سفارشیسازی نرمافزار انعطافپذیری بیرقیبی (در میان ERPهای شناختهشده) دارد و میتواند با تغییرات کسبوکار شما سازگار شود، در حالی که SAP تمرکز خود را بر بهترین شیوههای استاندارد گذاشته و تغییر آن از این چارچوبهای پیشفرض نیازمند صرف زمان و هزینه قابل توجه است.
مقیاسپذیری و تطبیقپذیری با رشد کسبوکار
نکته مهم دیگر، تطبیقپذیری فرآیندی است. بسیاری از کسبوکارهای در حال رشد مدام در حال تغییر فرآیندها و ساختارهای خود هستند تا خود را با بازار وفق دهند. در چنین شرایطی، راهکاری نیاز است که سختگیر نباشد. Odoo برای شرکتهایی که انعطاف و تغییر برایشان حیاتی است ساخته شده؛ میتوان امروز از روشی در Odoo استفاده کرد و فردا با تغییر استراتژی شرکت، فرآیند جدیدی را تعریف و پیادهسازی کرد . در نقطه مقابل، SAP برای سازمانهایی مناسب است که بقایشان وابسته به پایبندی سفتوسخت به رویههای استاندارد است. سازمانهایی که شاید تغییرات عمده در فرآیندهایشان به ندرت رخ دهد و بیشتر نیاز به یکپارچگی و کنترل مرکزی دارند . برای مثال، Coca-Cola که دهها کارخانه و شعبه در کشورهای مختلف دارد، از SAP استفاده میکند تا مطمئن شود همه جا فرآیندهای یکسان و از پیش تعریفشدهای اجرا میشود. در چنین محیطهایی، Odoo ممکن است بیش از حد منعطف یا “سست” تلقی شود در حالی که SAP انضباط لازم را تحمیل میکند. اما برای شرکتهایی که در حال رشد و تغییر پیاپیاند، انعطاف Odoo برگ برندهای است که به آنها اجازه میدهد سیستمشان را همراه با تحول کسبوکار تغییر دهند.
به طور خلاصه، SAP زمانی بهترین عملکرد را دارد که مقیاس ثابت و بسیار بزرگ باشد و نیاز به استانداردسازی کامل فرایندها احساس شود؛ ولی Odoo برای مسیر رشد تدریجی، تغییرات پیدرپی و مقیاسپذیری مرحلهبهمرحله مناسبتر است.
زیرساخت فنی و یکپارچگی با سایر نرمافزارها
در حوزه زیرساخت فناوری و یکپارچهسازی، تفاوت دو رویکرد متنباز در برابر اختصاصی خودنمایی میکند. Odoo یک نرمافزار تحتوب مدرن است که بر روی تکنولوژیهای متنباز (زبان Python، پایگاهداده PostgreSQL و غیره) ساخته شده و قابل اجرا روی انواع سیستمعاملهای متداول (لینوکس، ویندوز، Docker و ...) است. این معماری به Odoo امکان میدهد که تقریباً با هر نرمافزار دیگری تبادل داده کند. Odoo دارای APIهای وب (مانند REST API) و مکانیزمهای استاندارد تبادل داده (XML/JSON) است و توسعهدهندگان میتوانند به سادگی رابطهایی بین Odoo و سایر سیستمها ایجاد کنند. در واقع، در بازار صدها ماژول رابط برای اتصال Odoo به فروشگاههای آنلاین (مثل Magento, Shopify)، سرویسهای حملونقل، درگاههای بانکی و ... توسط جامعه ارائه شده است. مطابق گزارشها، Odoo برای یکپارچهسازی با نرمافزارهای ثالث بسیار انعطافپذیر است و ارتباط روانی را از طریق APIهای آزاد فراهم میکند. در مقابل، SAP بیشترین سازگاری را با اکوسیستم محصولات خود دارد به این معنی که ماژولهای SAP (مثل مالی، فروش، تدارکات) به خوبی با یکدیگر مجتمع شدهاند اما اگر بخواهید یک نرمافزار خارج از دایره SAP را متصل کنید ممکن است نیاز به ابزارهای تخصصی (مثل SAP PI/PO یا SAP Integration Suite) و دانش فنی عمیقتری داشته باشید. البته SAP نیز APIها و ابزارهای یکپارچهسازی ارائه میکند، اما تجربه نشان داده که پیوند دادن SAP با سیستمهای متفرقه پیچیدهتر از Odoo است و اغلب هزینه بیشتری میطلبد.
از لحاظ یکپارچگی درونی، Odoo به دلیل مجموعه ماژولهای وسیع و در عین حال یکپارچه شهرت دارد. تقریباً هر بخش از Odoo با بخشهای دیگر در ارتباط بلادرنگ است (برای مثال، ثبت یک فاکتور فروش بلافاصله موجودی انبار، دفاتر حسابداری و سابقه مشتری را بهروز میکند). این یکپارچگی ۳۶۰ درجه یکی از نقاط قوت اصلی Odoo است که باعث میشود نیاز به نرمافزارهای پراکنده کاهش یابد. در مقابل، SAP گرچه پوشش عملکردی بسیار گستردهای دارد اما برخی از این بخشها به صورت سیستمهای مجزا پیاده شده بودند که از طریق واسطها به هم متصل میشوند. برای مثال، در نسلهای پیشین SAP، ماژول CRM یا SRM به عنوان سرورهای جداگانه نصب میشدند و یکپارچگی صد در صدی با هسته ERP نداشتند. برخی منابع اشاره کردهاند که SAP (بهویژه SAP Business One) از نظر یکپارچگی ماژولهای داخلی نسبت به Odoo ضعفهایی دارد و گاهی بین زیرسیستمهای آن دادهها به طور کاملاً خودکار بهاشتراک گذاشته نمیشود . هرچند SAP در نسخه جدید S/4HANA بسیاری از این خلأها را پر کرده است، اما همچنان Odoo در ارائه یک تجربه یکپارچه و همهجانبه (All-in-One) یک گام جلوتر احساس میشود.
در بُعد زیرساخت فنی، نیازمندیهای سختافزاری و نرمافزاری دو سیستم متفاوت است. Odoo را میتوان روی یک سرور معمولی با پیکربندی متوسط (مثلاً یک سرور Linux با 16GB RAM و چند هسته CPU) برای دهها تا صدها کاربر اجرا کرد و با بزرگتر شدن سازمان، سختافزار را ارتقاء داد یا چندین سرور را به صورت خوشهای به کار گرفت.
اما SAP معمولاً نیازمند سرورهای توانمندتر و بعضاً اختصاصی است؛ به ویژه اگر از پایگاهداده HANA (پایگاهداده درونحافظهای SAP) استفاده شود، سرورهایی با حافظه بالا و پیشرفتهای لازم است. این تفاوت رویکرد باعث میشود هزینهی زیرساخت اولیه Odoo پایینتر باشد و بسیاری آن را روی سرویسهای ابری ارزانتر (مثل AWS, DigitalOcean) راهاندازی کنند، در حالی که پیادهسازی SAP اغلب با سرمایهگذاری قابل توجه در زیرساخت دیتاسنتر همراه است. البته هر دو نرمافزار قابلیت استقرار ابری یا نصب در محل (On-Premise) را دارند و از این نظر بسته به ترجیح مشتری میتوانند روی فضای ابری نیز ارائه شوند. Odoo یک پلتفرم ابری اختصاصی به نام Odoo.sh نیز دارد که فرایند استقرار و بهروزرسانی را بیش از پیش ساده میکند. SAP هم برنامه RISE with SAP را معرفی کرده که نسخه ابری مدیریتشده SAP S/4HANA است. بنابراین، از نظر انعطاف در میزبانی، هر دو راهکار گزینههای متنوعی پیش روی مشتریان میگذارند.
در جمعبندی این بخش باید گفت Odoo از منظر تکنیکی یک سیستم باز، منعطف و سازگار با فناوریهای روز است؛ یکپارچگی درونی عالی دارد و ارتباطش با دنیاهای خارج از خود (سایر نرمافزارها) نیز ساده است. در مقابل، SAP یک زیرساخت آزمودهشده و مستحکم سازمانی ارائه میدهد که در چارچوب خود یکپارچه و قابل اطمینان است ولی تعامل آن با فناوریهای خارج از اکوسیستم SAP نیازمند صرف تلاش و هزینه بیشتری است. در نهایت انتخاب میان این دو، وابسته به اکوسیستم فناوری موجود در شرکت شما و استراتژی بلندمدت یکپارچهسازی سیستمهایتان خواهد بود.
پشتیبانی، آموزش و منابع در دسترس
میزان خدمات پشتیبانی و در دسترس بودن منابع آموزشی، فاکتور مهمی در موفقیت یک ERP پس از استقرار اولیه است. در این زمینه نیز رویکرد SAP و Odoo تا حدی متفاوت است.
برای SAP یک شبکه جهانی از شرکای پیادهسازی و مشاوران رسمی وجود دارد. تقریباً در هر کشور شرکتهایی متخصص پیادهسازی SAP فعالیت میکنند و خود SAP نیز قراردادهای پشتیبانی سطح بالا با مشتریان بزرگ منعقد میکند. همچنین SAP دارای برنامههای آموزشی و صدور گواهینامه (Certification) است که متخصصان را تربیت میکند؛ گرچه شرکت در این دورهها و اخذ گواهینامههای SAP هزینهبر و زمانبر است. مستندات فنی SAP بسیار مفصل و جامع است اما عمدتاً به زبان انگلیسی و برای افراد فنی نوشته شده و دسترسی به برخی از آنها نیازمند عضویت در پرتالهای SAP است. به بیان دیگر، SAP رویکردی رسمی و ساختاریافته در پشتیبانی و آموزش دارد: از دورههای آموزشی شرکتی گرفته تا پشتیبانی سطح طلایی (Enterprise Support) با موافقتنامههای سطح خدمات (SLA) مشخص.
در مقابل، Odoo به واسطه متنباز بودن، بیشتر بر جامعه کاربری و شرکای بومی خود متکی است. شرکت Odoo S.A (توسعهدهنده اصلی) برای مشتریان نسخه Enterprise خدمات پشتیبانی مستقیم (یا از طریق نمایندگان رسمی) ارائه میکند، اما بسیاری از کاربران نسخه Community به انجمنهای آنلاین و گروههای اجتماعی متکی هستند. خوشبختانه جامعه Odoo بسیار فعال است و پرسشهای فنی یا کاربردی را میتوان در انجمن رسمی Odoo یا سایتهایی مانند Stack Overflow مطرح کرد و اغلب در زمانی کوتاه پاسخ مناسب گرفت. همچنین شرکتهای خدماتی متعددی به عنوان شریک رسمی Odoo در کشورهای مختلف وجود دارند که پشتیبانی محلی و آموزش کاربران را بر عهده میگیرند. از لحاظ منابع آموزشی، مستندات آزاد Odoo در دسترس عموم است و راهنمای تمامی ماژولها به همراه مثال روی وبسایت رسمی موجود است. افزون بر آن، دورههای آنلاین (وبینارها، ویدیوهای آموزشی) توسط Odoo و شرکای آن تهیه شده که بسیاری از آنها رایگان یا کمهزینه هستند. این به آن معناست که یادگیری خودآموز Odoo برای تیمهای داخلی ممکن است و مدیران سیستم میتوانند دانش خود را از طریق منابع آنلاین ارتقا دهند. برای SAP اما در اکثر موارد نیاز به شرکت در دورههای تخصصی یا استخدام نیروهای با تجربه وجود دارد، چرا که پیچیدگی سیستم و وابستگی آن به تنظیمات عمیق، یادگیری غیررسمی را دشوار میکند.
از نظر کیفیت پشتیبانی ارائهشده، جالب است بدانید بر اساس نظرسنجیهای کاربران، امتیاز رضایت از پشتیبانی هر دو سیستم تقریباً یکسان گزارش شده است (در مقایسه Odoo و SAP ECC در G2، امتیاز کیفیت پشتیبانی به ترتیب ۷٫۸ و ۷٫۹ از ۱۰ بوده است که اختلاف ناچیزی را نشان میدهد) . این امر نشان میدهد هر دو محصول – اگر از کانال درست آن استفاده شود – میتوانند پشتیبانی مناسبی فراهم کنند. در مورد SAP این پشتیبانی عمدتاً از طریق قراردادهای رسمی و نیروهای خبره صورت میگیرد و در مورد Odoo علاوه بر پشتیبانی رسمی، تکیه زیادی بر اجتماع کاربری است که مزیت آن انعطاف و سرعت بالاست.
یک نکته فنی که به پشتیبانی نیز مربوط میشود، زیرساخت دیتابیس و نرمافزارهای میانی مورد نیاز هر سیستم است. SAP سنتاً روی پایگاههای داده تجاری مانند Oracle، DB2 یا اخیراً HANA اجرا شده است، در حالی که Odoo از PostgreSQL بهره میبرد. اگر شرکت شما در بخش IT خود متخصصینی آشنا با فناوریهای متنباز (Linux, PostgreSQL, Python) داشته باشد، نگهداشت و رفع مشکلات Odoo برایتان آسانتر خواهد بود. برعکس، سازمانهایی که در گذشته Oracle یا Microsoft را استاندارد خود قرار دادهاند ممکن است با SAP سازگاری بهتری احساس کنند. یک کاربر فنی در همین رابطه توصیه کرده بود که پیش از انتخاب، به قابلیت پشتیبانی بلندمدت پروژه توجه کنید – مثلاً اینکه آیا DBAهای مجرب PostgreSQL دارید یا کارشناسان سرورهای ویندوز/اوراکل – چون پس از اتمام پروژه پیادهسازی، تیم فناوری شما باید قادر به اداره سیستم باشد.
نتیجه
همانطور که مشاهده کردیم، SAP و Odoo هر دو راهکارهای توانمندی در حوزه ERP هستند. SAP با کارنامهای چند دهساله، انتخاب سنتی شرکتهای بزرگ و متمرکز بوده است. در سوی مقابل، Odoo به عنوان یک تازهنفس چابک، با هزینه پایینتر، انعطاف بیشتر و تجربه کاربری بهتر توانسته قلب شرکتهای کوچک و متوسط را تسخیر کند.
نمیتوان انکار کرد که برای یک سازمان فوقبزرگ با هزاران کارمند و فرآیندهای کاملاً تثبیتشده، SAP همچنان استاندارد طلایی محسوب میشود و قابلیت اتکای در آن سطح اثباتشده است. اما برای بسیاری از سازمانها بهویژه کسبوکارهای در حال رشد که به دنبال بیشترین ارزش در برابر هزینه هستند Odoo انتخاب معقولتری است.